بزرگنمايي:
لحظات زندگي انسانها همراه با خاطرات تلخ و شيرين زيبا و به يادماندني است، از لحظهاي که متولد ميشويم تا دوران بزرگسالي شکست، پيروزي، خنده، گريه، شادي، غم و اندوه و خيلي چيزهاي ديگر را تجربه ميکنيم و همه آنها در گوشهاي از ذهنمان مبدل به خاطرات به ياد ماندني خواهد شد.
لحظه کودکي که ابتداييترين دوران زندگي هر انساني است با آموختنهاي بسياري همراه است، کودک با حرفهاي کودکانهاش شاديآفرين لحظههاي والدين است، او از والدين محبت، صداقت، احترام و ... را ميآموزد و کودکي کودکانهاش را با هزاران تجربه و درس سپري ميکند.
روزگاري کودکان ما دست پدر و مادر را امنترين پناه خود ميدانستند و امروز هم همان تجربه شيرين همراه کودکان است، روزگاري لبخند والدين شادترين لحظه کودکان بود و امروز هم شادي والدين شادکننده لحظات آنهاست.
روزگاري پدر و مادر مطمئنترين و راز نگهدارترين افراد زندگي کودکان بودند و امروز هم همان اطمينان قلبي براي کودکان نعمتي بزرگ است، اما روزگاري بود که از نصايح والدين بهره ميبرديم، پند ميگرفتيم و عمل ميکرديم ولي امروز با اينکه نصيحت والدين همچنان باقياست از چشم گفتنهاي کودکان آنچنان که بايد و شايد خبري نيست.
امروز از نشستن دور هم و گوش کردن به قصههاي رويايي والدين خبري نيست و بازي با موبايل و رايانه و برنامههاي تلويزيوني جاي قصههاي شبانه پدر بزرگ و مادر بزرگ را گرفته و قهقهه خندههاي خانواده تبديل به تبسمهاي زورکي و لحظهاي شدهاند.
امروز از جمع شدن در کوچهها و توپبازي بچهها و شکستن شيشهها خبري نيست و ديگر نه پيرزن همسايه فرياد آرام باشيد سر ميدهد و نه توپي شيشهاي ميشکند.
امروز ديگر دويدن کودکان در کوچهها به چشم نميخورد و صدا گريه کودکي که با افتادن بر زمين خراشي برپا يا دستان کوچکش نشسته به گوش نميرسد.
امروز ديگر بهترين بازي کودکان دويدن و خنديدن و بالا و پايين پريدن نيست، کودکان در کوچه به دنبال جمع کردن سنگهاي هفت سنگ نيستند، کسي پشت در و ديوارهاي خانهها براي قايم باشک پنهان نميشود کسي براي پيدا کردن دوست خود پشت ديوار کوچه پس کوچهها سرک نميکشد، کسي با گچ روي زمين خطهاي بازي را به تصوير نميکشد و صداي برنده و بازنده شدن کودکان به گوش نميرسد، امروز رايانه و موبايل همراه و دوست کودکان است و بازيهاي خشن جاي خود را به تمام بازيهاي سنتي داده است.
امروز کودکان به جاي گرفتن توپ خود که در حياط همسايه افتاده با سرک کشيدن به سايتهاي مختلف دنبال دوستاني غيرهمجنس و همنوع از جاهاي ديگر دنيا هستند، امروز اينترنت تنها وسيله تحقيق و پژوهش و ارتباط بزرگترها نيست بلکه وسيله وقتگذراني خيلي از کودکاني است که زودتر از سن خود کارکرد آن را البته به صورت نادرست آموختهاند!
امروز کارتونهاي کودکانه و تماشاي تلويزيون ديگر ذوق و شوق بيشتر کودکان را برنميانگيزد و ماهواره و فيلمهاي خشن، ترسناک و خلاف موازين اسلامي جايگزين آنها شده است.
امروز رنگ کودکان غربي است، از مداد و دفترشان که عکس شخصيتهاي خارجي تزيينگر آن شده تا لباس و کيف و کفشهايي که با آرم شرکتهاي خارجي توسط آنها يدک کشيده ميشود.
امروز برخي از کودکان استان کردستان به جاي فرياد حاضر در سر کلاس درس، در خيابانها و بازارها مشتري خود را براي کسب روزيشان فرياد ميزنند و در بسياري از خانهها به جاي بابا، کودک 10، 12 ساله نان ميدهد....
اين کودکان کار با دستفروشي در چهار راهها، ميادين اصلي شهر و خيابانهاي پرتردد به دنبال چندرقاز پولي هستند که بتوانند با آن مخارج مدرسه و يا فراتر از آن، مخارج زندگي خانواده بيسرپرستشان را تامين نمايند.
روزگاري زيباترين دوران زندگي، دورهاي بود به نام کودکي و امروز شايد! کودکي لحظهاي باشد براي آغاز زندگي!!