ابراهيم يونسي يکي از نويسندگان و مترجمان مشهور کشور بود که بيش از دهها عنوان کتاب نوشته و ترجمه کرده، بسياري از آثار مطرح ادبيات جهان و آثار پژوهشي با ترجمه وي شناخته ميشود.
يونسي داستاننويس و مترجم کرد در سال 1305 در شهرستان بانه از توابع استان کردستان در خانوادهاي خانزاده به دنيا آمد.
وي از همان ايام کودکي از نعمت مادر محروم ميشود و با پدر و مادر بزرگش زندگي را ادامه ميدهد.
يونسي، خود درباره تاريخ تولدش ميگويد: اين تاريخ درست نيست دو سه سال داشتم که برايم شناسنامه گرفتند چرا که شناسنامه هم مثل همه امکانات ديگر دير به کردستان آمد.
وي در سال 1317 دوره دبستان را به پايان رساند و موفق به دريافت کارنامه کلاس ششم ابتدايي شد چون بانه مدرسه متوسطه نداشت براي ادامه تحصيل پدرش او را به سقز در 60 کيلومتري بانه فرستاد.
در سال 1322 به دنبال فراخوان سراسري ارتش در دبيرستان نظام ثبت نام کرد و راهي تهران شد. يونسي در سال 1324 ديپلم گرفت و وارد دانشکده افسري شد و در سال 1327 با درجه ستوان دومي فارغالتحصيل و مامور به خدمت در لشکر 4 اروميه شد.
يونسي در سال 1328 در اين شهر با دختري ارمني ازدواج کرد و ثمره اين ازدواج سه دختر و يک پسر است. در سال 1329 اتفاقي ناگوار سرنوشتش را به مسير نامعلوم برد و در حين انجام وظيفه گلولهاي به پاي چپش اصابت و پايش را قطع ميکند.
به دنبال اين حادثه، يونسي براي ساخت پاي مصنوعي راهي آلمان و فرانسه ميشود و پس از بازگشت در ذخاير ارتش، اداره تسليحات مشغول به کار ميشود، اما آنچه به کلي سرنوشت يونسي را در مسير ديگري قرار داد، واقعه تاريخي کودتاي 28 مرداد در سال 1332 بود.
يونسي که به عضويت حزب توده در آمده بود پس از حوادث کودتاي 28 مرداد به دنبال سرکوبي گسترده افراد، به عنوان يک افسر حزب توده بازداشت، زنداني و به اعدام محکوم شد.
وي به دليل از دست دادن پايش مشمول تخفيف مجازات از اعدام به حبس ابد با اعمال شاقه ميشود و به زندان قصر منتقل ميشود. در زندان با افراد تحصيلکرده و آگاه به زبانهاي خارجي آشنا شده و فضاي زندان به محيطي دانشگاهي براي وي تبديل ميشود.
ابراهيم يونسي با تاثيرپذيري از اين فضا و با آشنايي نسبي به زبان فرانسوي يادگيري زبان انگليسي را آغاز کرده و رمان "آرزوهاي بزرگ" را خوانده و در گام نخست اين رمان را ترجمه و در همان سال به چاپ رساند.
وي در سال 1341 کتاب هنر داستاننويسي را به عنوان نخستين تجربه عرصه داستاننويسي در اسارت تاليف کرده و در همان سال به چاپ رساند. در سال 1341 از زندان آزاد شد و همزمان با محمد قاضي يکي از نويسندگان و مترجمان بزرگ کرد در يک شرکت دانمارکي استخدام ميشود.
يونسي در سال 1344 به عنوان مترجم و محقق به استخدام مرکز آمار ايران درآمد و بعدها به رياست آن مرکز رسيد. در سال 1350 به قصد ادامه تحصيل به فرانسه رفت و در سال 1356 با درجه دکتراي اقتصاد از دانشگاه سورين فرانسه فارغالتحصيل شد.
وي به عنوان اولين استاندار کردستان پس از انقلاب انتخاب شد، اما پس از گذشت کمتر از چهار ماه از اين سمت استعفا داد پس از آن براي هميشه کار نويسندگي و مترجمي ادامه داد.
يونسي يکي از نويسندگان و مترجمان مشهور کشور بود که بيش از دهها عنوان کتاب نوشته و ترجمه کرده است به گونهاي که بسياري از آثار مطرح ادبيات جهان و آثار پژوهشي با ترجمه وي شناخته ميشود.
وي از اولين کساني بود که کتاب معروفي به اسم هنر داستاننويسي به نگارش در آورد اين کتاب به منزله يک نسخه باليني براي هنر داستاننويسي تبديل شد
يونسي عمرش را وقف نوشتن کرد. 83 اثر از اين نويسنده و مترجم به جا مانده از جمله ترجمههاي وي دنکيشوت و سه تفنگدار براي نوجوانان، آرزوهاي بزرگ، خانه قانونزده و داستان دو شهر از چارلز ديکنز، اسپارتاکوس از هوارد فاست، طوفان از ويليام شکسپير، آشيانه عقاب از کنستانس، جنبههاي رمان اي ام فورستو، سيري در نقد ادب روس و دفتر يادداشتهاي روزانه يک نويسند فئودور داستابوسکي را ميتوان نام برد.
از آثاري هم که اين نويسنده نامي کرد به رشته تحرير در آورده است ميتوان به مادرم دو بارگريست، کج کلاه و کولي، خوش آمدي، شکفتن باغ، گورستان غريبان، دعا براي آرمين و همچنين کتابهايي در حوزه داستاننويسي از وي به يادگار مانده است.
اميد ورزنده دبير همايش ملي مترجمان کرد و مدرس دانشگاه گفت: ابراهيم يونسي از اولين کساني بود که کتاب مدوني به نام هنر داستاننويسي به نگارش درآورد که به منزله يک نسخه باليني براي هنر داستان نويسي بود.
وي افزود: داستاننويسي از ديدگاه يونسي به عنوان يک پديده غربي و تئوري رمان از غرب آمده است و رويکرد يونسي را ميتوان از نوع کتابهاي که ترجمه کرده ارزيابي نمود.
ورزنده ادامه داد: وي تمام شاهکارهاي بزرگ ادبيات کلاسيک غرب که ديگر مترجمان توان ترجمه آن را نداشته ترجمه کرده و عواقب و تاثيرات اين ترجمهها قطعا به ادبيات کردي سرايت کرده است.
اين مسئول با بيان اينکه يونسي شخصيت چند بعدي داشت گفت: يونسي در زندگي دورههاي متعددي داشته به گونهاي که روشنفکر، نويسنده، سياستمدار، اديب، مترجم و منتقد بود.
دبير همايش ملي مترجمان کرد خاطرنشان کرد: يونسي يکي از تاثيرگذارترين مترجمان در ادبيات فارسي هم عصر بهازين،محمد قاضي، نجف دريابندري و سياوش کسرايي بود.
اين استاد دانشگاه تصريح کرد: يونسي عمرش را وقف نوشتن کرد و همزمان که مترجم و مولف بود، کتابهاي زيادي نوشته که بيشک در ميان مترجمان فارس زبان يونسي از برجستهترين آنها است.
وي گفت: يونسي با زبانشناسي و تسلط بر زبان کردي توانسته بر مخزن واژگان فارسي واژه اضافه کند.
وي افزود: بيشتر ترجمههاي يونسي ترجمه رمان و تعدادي متون تاريخي در زمينه مسئله کرد ترجمه کرده است و رمانهاي زيادي از جمله زمستان بيبهار، رويا يه رويا، داده شيرين، کجکلاه کولي و چندين عنوان ديگر نوشته است.
يکي ديگر از نويسندگان کردستاني در مورد ابراهيم يونسي چنين ميگويد: يونسي به حوزه معرفت فکري فرهنگ و ادبيات فارسي تعلق دارد، به عنوان نسل اول مترجمين کشور در انتقال تجربيات انديشه و فرهنگ غرب از زبان انگليسي به فرهنگ و زبان فارسي نقش بسيار برجستهاي داشته است.
کامبيز کريمي متذکر شد: آثار ترجمههايي يونسي در واقع نسلي را پرورش داده که به قاطعيت ميتوان گفت از بزرگان حوزه قصهنويسي، داستاننويسي و ادبيات روايي کشور هستند.
وي اذعان داشت: بسياري از آثار داستاني ابراهيم يونسي در فضاي کردستان، خواننده به راحتي ميتواند درک کند که خيلي از فضاهاي رمان فضاي جغرافياي، فکري و شخصيتي شهرستان محل تولدش بانه است.
ابراهيم يونسي در 19 بهمن 1390 بر اثر بيماري آلزايمر دار فاني را وداع گفت و به ديار فاني پيوست و به خواست خودش در زادگاهش بانه با حضور هزاران فرهنگدوست و اديب به خاک سپرده شد.