عصر کرد
يلدا، غنيمت شمردن يک دقيقه فرصت...
يکشنبه 30 آذر 1393 - 10:28:34 AM
ايسنا
برگزاري جشن ها با مناسبت هاي مختلف از گذشته در ميان ايرانيان مرسوم بوده است.

از جمله مناسبت هايي که تمام ايرانيان آن را جشن مي گيرند، طولاني ترين شب سال با عنوان شب يلداست که از جمله ميراث معنوي قوم آريايي و نشان همبستگي آنان است و در شهرهاي مختلف با آداب و رسوم ويژه اي برگزار مي شود.

شب يلدا آخرين شب پاييز و بلندترين شب سال است و در اين روز عادت ايرانيان چنين بوده که پادشاه از تخت شاهي پايين مي آمد و جامه اي سفيد مي پوشيد و در بيابان بر فرش هاي سفيد مي نشست و درباناني را که شکوه پادشاه با آن هاست به کنار مي راند و هر کس که مي خواست پادشاه را ببيند، خواه دارا و خواه نادار بدون هيچ گونه نگهبان و پاسبان، نزد شاه مي رفت و با او به گفتگو مي پرداخت و در اين روز پادشاه با برزگران مي نشست و در يک سفره با آن ها خوراک مي خورد.

يلدا، واژه‌اي سرياني به معناي تولد است و آيين يلدا ريشه در يکي از آيين‌هاي ايران باستان يعني "ميتراييسم" يا پرستش مهر دارد و جالب اين‌جاست که بر مبنايي علمي و نجومي بنا شده است.

 مهرپرستان شب يلدا را شب تولد ايزد مهر يا ميترا مي‎‎پنداشتند و به همين دليل اين شب را جشن ميگرفتند. گفته شده که در اين شب ميترا (ايزد خورشيد) از دل سنگي درون غاري به دنيا آمد.

در اين جشن، طي شدن بلندترين شب سال و به دنبال آن بلندتر شدن طول روزها در نيم‌کرهٔ شمالي، که مصادف با انقلاب زمستاني است، گرامي داشته مي‌شود. يلدا به زمان بين غروب آفتاب از 30 آذر (آخرين روز پاييز) تا طلوع آفتاب در اول ماه دي (نخستين روز زمستان) گفته‌مي‌شود.

گفتني است شب يلدا تنها يک دقيقه با ديگر شب هاي سال اختلاف دارد.

عقايد کردهاي باستان در رابطه با شب يلدا

کردها از گذشته بر اين اعتقاد بوده اند که چله(چهله) بزرگ از اولين روز دي ماه شروع شده و تا 40 روز ادامه دارد. پس از گذشت 40 روز برادر کوچکتر يا چله کوچک از راه مي رسد که تا 20 روز زنده است.

کردها بر اين اعتقاد هستند که بعد از مرگ برادران يا چله هاي کوچک و بزرگ، خواهر آنها به نام خاتو زمهرير از راه رسيده و براي مرگ برادرانش شيون مي کند.

چنين تعبير شده است که شيون "خاتو زمهرير" که روز اول از مرگ برادرانش بسيار دلتنگ است به صورت برف و باران شديد نمايان مي شود و روز دوم که قدري آرامتر شد، از ابري بودن هوا کاسته مي شود و باراني آرام مي بارد.

سومين روز از شيون خاتو زمهرير نه از ابري بودن هوا خبري هست و نه بارش برف و باراني، بلکه تنها وعده نزديک بودن بهار را نويد مي دهد.

گويا امروزه که از بارش برف و باران نسبت به گذشته به شدت کاسته شده، از محبت و عشق ورزي خاتو زمهرير هم همچون ديگر مردمان زميني کاسته شده و سرگرم شدن به مسائل دنيوي او را از سوگ برادرانش بازداشته است.

افراد کهنسال يلدا را در کردستان چنين توصيف مي کنند:

تفاوت اساسي يلداي آن سالها با يلداي امروز بارش برف شديد در آن زمان است که امروزه نه تنها خبري از برف هاي چند متري بر زمين نيست بلکه زمستان هم تفاوت زيادي با بهار ندارد و امروز ديگر از يکرنگي زمستاني که در گذشته مشهور بوده، خبري نيست.

قبل از آمدن يلدا، با تدارکات زيادي از قبيل بند كردن انگور و آويزان كردن به سقف منازل، تهيه و همچنين خريد خربزه و انداختن در خم ترشي به استقبال شب يلدا مي‌روند و دعوت اقوام و خويشان و آماده کردن انواع آجيل از ديگر آداب آماده شدن براي شب يلدا بود.

با آمدن يلدا همه اعضاي خانواده و ميهمانان با جمع شدن گرداگرد يک کرسي و تناول شام، حکايت و داستان هاي جالب گذشته را جهت نصيحت و پندآموزي به جوانان بازگو مي کردند.

پس از خوردن شام بازي هايي محلي همچون جوراب بازي و گل يا پوچ آغاز مي شد که کوچک و بزرگ را به خود سرگرم مي کرد و سپس خوردن انواع آجيل که مرسوم ترين آنها گردو، گندم بو داده، انجير، توت خشک، سنجد، کنجد، بادام بو داده و قيصي بوده است،آغاز مي شد.

از جمله ميوه هايي که در گذشته شب يلدا را بيشتر مي آراست تنها انار، هندوانه و بيشتر از همه خربزه ترش(کالک ترش) بوده و اثري از بازار گرم ميوه هاي رنگارنگ و متداول امروز نبود و  اينچنين اين جشن را با خوشي و صميميت هر چه تمام تر برگزار مي کردند.

آنچه در سرماي شديد و برف و بوران آن روزها موجب گرمي دلهاي مردمان کردستان بود، صميميت و نزديکي دل ها بود و تنها هدف از برگزاري اين جشن، بهره گيري از آن به عنوان فرصتي بيشتر براي با هم بودن بود و نه هدفي ديگر.

گرچه امروز اين مراسم با شور و هيجان گذشته برگزار نمي شود اما هنوز هم در بسياري از روستاها با همان سبک گذشته جشن گرفته مي شود و از انواع رسوماتي که تا امروز پابرجا مانده است، بردن خوانچه يا(شه و زمساني) از جانب خانواده داماد براي دختراني است که نامزد دارند.

شايد از بد شانسي ما باشد که يلداي ما با برف يکرنگي آراسته نشده، از محبت خاتو زمهرير خبري نيست، کرسي هاي گرم آن روزها به خانه هاي سرد و لوکس تبديل شده و از صميميت خانواده ها و اقوام به شدت کاسته شده است که دلايل عمده آن مي تواند فراموش کردن و نا آشنا بودن با فرهنگ اصيل مان و چيره شدن آداب و رسوم ديگر فرهنگ ها و همچنين لوکس گرايي مردمان امروزي باشد.


http://www.Kurd-Online.ir/fa/News/1635/يلدا،-غنيمت-شمردن-يک-دقيقه-فرصت
بستن   چاپ