بزرگنمايي:
به گفته کارشناسان سهم ايران در بازار فرهنگ دهکده جهاني بسيار ناچيز است و يکي از مشکلات فقر فرهنگي در کشور ما از اين اصل ناشي ميشود که فرهنگسازي درست صورت نميگيرد.
مردم طوري در خيابان رانندگي ميکنند، انگار يک دقيقه زودتر برسند جايزه بزرگ در انتظارشان است. صداي بوق ماشينها هم که روز عروسي را در ذهن تداعي ميکند.
هنگام عبور از ميدان اصلي سنندج، صداي فرياد پيرزني را شنيدم که نگاههاي همه را به سوي خود جلب کرد.
نزديکتر شدم، بر اثر تصادف با ماشين بر زمين افتاده بود، چينهاي پيشاني گواهي بر سالخوردگياش بود.
کيسهاي را که در دست داشت، روي زمين افتاد. سيبهاي سرخ رنگ در زير پاها لگد مال شد، خوشههاي انگور ديگر خوشه نبود، رشتهاي عريان و باريک از انگورهاي له شده، گويي در باغ پيري کسالت ميوههايش هم رنگ باختند.
پير زن که گويي آسمان سينهاش پر دردتر شده بود، به راننده نگاه کرد، در سکوت لبش ناله پيچيد، اشکهايش همچون باران دامنش را رنگ ميزد.
پير زن با صداي لرزان و نگاه تاسفبار خود گفت: رانندهها اصلا مراعات حال مسنها را نميکنند، چه بسا روزي خود پير ميشوند و ديگر توان راه رفتن هم برايشان باقي نخواهد ماند.
وي افزود: سرعت زياد در خيابان چه فايده دارد، فقط بلاي جان مردم ميشود. ماشين را براي استفاده گذاشتهاند نه ويراژ در خيابان.
راننده که از شدت رنج به خود ميپيچيد، اظهار کرد: پيرزنها بدون توجه به اطراف خود آنقدر آهسته راه ميروند که کاسه صبر راننده را لبريز ميکنند.
صداي بوق بوق ماشين، ذهن هر کسي را مشغول خود ميکرد و در اين ميان چند نفر صداي اعتراضشان بلند شد.
ابراهيم نظري، يکي از شهروندان حاضر در آنجا اظهار کرد: رانندهها اصلا مراعات نميکنند که در اين ميدان کوچک لزومي به اين همه بوق و اعتراض نيست.
وي ضمن اشاره به فرهنگ استفاده از وسايل نقليه خاطرنشان کرد: متاسفانه جوانان ما از ماشين براي پرسهزدن و نمايش در خيابان استفاده ميکنند.
ابراهيم نظري افزود: وقتي به کشورهاي پيشرفته ميروي، يادت ميرود که ماشينها بوق دارند، انگار اصلا بوقي بر روي آنها نصب نشده است و از اين صداي دلخراش استفاده نميکنند. نميدانم کي قرار است با فرهنگ شويم و مثل مردم ممالک پيشرفته زندگي کنيم.
عابري ديگر تصريح کرد: در کشورهاي پيشرفته ماشينهايي که از جلوي بيمارستان رد ميشوند، تحت هيچ شرايطي بوق نميزنند، چه بسا به فکر مريضان دردمند خود هستند، ولي متاسفانه در کشور ما اصلا به اين موضوع توجهي نميشود.
تعريف کلي از فرهنگ
جامعهشناس عضو هيئت علمي دانشگاه آزاد سنندج اظهار کرد: فرهنگ کليت درهم بافتهاي از باورها، عقايد، آداب و رسوم، دين، زبان، هنر، اسطوره و همه دست بافتههاي آدمي است که از يک نسل به نسل ديگر منتقل ميشود.
جمال ادهمي افزود: فرهنگ مقولهاي از زيرمجموعهها بوده که بهطور عام به معناي شيوه زندگي، نحوه تفکر، انديشه و کردار آدمهاست که عناصر آن متاثر از عوامل متعددي از جمله خانواده، رسانه، مدرسه، محيط کار، زندگي همسايهاي و غيره است.
وي ضمن اشاره به اين اصل که بسياري از مشکلات فرهنگي جامعه ريشه در کم تحملي آدمها دارد، تصريح کرد: اگر مردم قدرت تحمل و کنار آمدن با مسائل پيرامون خود را نداشته باشند، پيامدهاي زيادي از جمله آشفتگي ساختار جامعه را به همراه دارد، مثلا در بحث سرمايه اجتماعي، رابطه اجتماعي ارزشمند اعم از همکاري، تعهد و مشارکت سست شده و در زمينه اقتصادي نيز هزينههاي مالي زياد صرف ميشود که اين به نوبه خود سبب فرسايش سرمايههاي جامعه خواهد شد.
وي تصريح کرد: در جامعهاي که افراد آن بر اساس اخلاق نتوانند تبادل نظر کنند، مسير توسعه به کندي پيش رفته و مشکلات ديگري دامنگير جامعه ميشود و قوانين اجتماعي و فرهنگي نيز زير سوال ميرود.
اين جامعهشناس سنندجي خاطرنشان کرد: سهم ايران در بازار فرهنگ جهان بسيار ضعيف است و اين مساله ريشه در کم کاري برخي مسئولان دارد.
وي افزود: فرهنگ عمومي که برآيند سالها زندگي و تعامل مردم در کنار هم است، از چند زاويه از جمله برنامهريزي غلط و نادرست مسئولان در اين راستا، رسانههاي داخلي و خارجي اعم از ماهواره و اينترنت مورد تهديد قرار گرفته است.
ادهمي تصريح کرد: وقتي بحث فرهنگ به ميان ميآيد، جامعه بايد به عنوان يک نظام در راستاي انتقال الگوها از يک نسل به نسل بعد عمل کند.
وي در خصوص تاثير ارتقاي فرهنگ در خانواده، خاطرنشان کرد: اگر نظام فرهنگ در خانواده، مدرسه و جامعه قوي نباشد، الگوهاي اخلاق و تربيتي از يک نسل به نسل بعد منتقل نميشود و پيامدهايي از قبيل شکاف نسلي و جرايم و ناهنجاريهايي چون طلاق، خودکشي و اعتياد را به همراه دارد.
عضو هيئت علمي دانشگاه آزاد سنندج ضمن اشاره به موضوع تهاجم فرهنگي گفت: همه عناصر فرهنگي سراسر دنيا هم در ساختن فرهنگ جهاني موثر بوده و دائم در حال تغيير و تحولاند.
ادهمي خاطرنشان کرد: فرهنگ ايران هنوز به جايگاه روشن خود نرسيده و اين ضعف کارگزاران فرهنگ مثل مدرسه، رسانه، خانواده، رسانههاي داخلي و خارجي را نمايان ميسازد.
وي ضمن اشاره به اين اصل که فرهنگ اصيل ايرانيها در حال فراموشي است، گفت: فرهنگ اصيل ايرانيها به خصوص کردها، به دست فراموشي سپرده شده و اين خود ريشه در فقر فرهنگي، نبود آگاهي و خود کمبيني ما دارد و در اين راستا آگاهيبخشي لازم در جامعه به شکل کمرنگ صورت گرفته است.
وي ضمن اشاره به فراموشي فرهنگ اصيل کردها خاطرنشان کرد: متاسفانه ما شاهد فروپاشي فرهنگ کرد هستيم، فرهنگهايي در کردستان بر فرهنگ بومي غلبه پيدا کرده و اين سبب شده تا خود و فرهنگ اصيلمان را که حاصل هزاران سال تمدن است، جايگزين فرهنگهاي بياساس کنيم.
اين جامعهشناس کردستاني ضمن اشاره به تاثير مخرب فيلمهاي نامطلوب خارجي، اظهار کرد: هدف فيلمهاي خارجي ترويج فرهنگ تجملاتي در کشور ماست و اين به نوبه خود سبب شده تا فرهنگ اصيل ما ايرانيها به مراتب فراموش شود و اين اصل ريشه در تبليغات نامناسب نظام سرمايهداري غربي دارد که هدفش ورود کالاهاي خود در بازار ايران است.
وي افزود: بازار سرمايهگذاري غربي در افراد نياز کاذب ايجاد کرده و از اين طريق بر روي آنها تاثير گذاشته است که اين به نوبه خود سبب شده افراد تکساحتي و تکبعدي بار آيند و بعد معنوي، فرهنگي، روحاني و ذهني به مقوله فراموشي سپرده شود.
فرهنگ استفاده از وسيله نقليه
ادهمي در خصوص فرهنگ استفاده از وسيله نقليه خاطرنشان کرد: وسيله نقليه وسيله براي برطرف کردن نياز ضروري، رفت و آمد و حمل و نقل است، ولي متاسفانه در جامعه ما به ابزاري تجملاتي و به رخ کشيدن قدرت مادي تبديل شده است.
وي تصريح کرد: امروزه وسيله نقليه تبديل به ابزاري براي پرسهزني و خيابانگردي به شيوه مدرن شده است، اگر فرهنگ مادي يا همان دست ساختههاي بشري با فرهنگ استفاده از ابزار مطابقت نداشته باشد، جامعه دچار واپسماندگي يا تاخر و عقبماندگي فرهنگي ميشود.
اين جامعهشناس کردستاني افزود: فرهنگ استفاده از وسايل به نحوي است که گويي وسيله را وارد کردهايم، ولي فرهنگ آن وارد نشده است، بر خلاف کشورهاي غربي که از ماشين براي مسائل ضروري خود استفاده ميکنند و کمترين هزينه را بابت آن پرداخت ميکنند.
وي در پايان اذعان کرد: براي خريد ماشين مدل بالا، بالاترين هزينهها را متحمل ميشويم، ولي براي فرهنگسازي تمکين به قانون هيچ هزينهاي صرف نميشود و اين به نوبه خود عوارضي از جمله ترافيک، پرداخت هزينه سوخت، تلف شدن زمان و آشفتگي روان را موجب ميشود.
اين وسيله که براي برداشتن باري از روي دوش آدمي ساخته شده است، مايه عذاب شده چرا که به نوبه خود سهم زيادي در آلودگي صوتي و زيستمحيطي دارد.
متاسفانه در زمينه آسيبهاي حمل و نقل عمومي فعاليت خاصي در کشور صورت نگرفته است و رعايت فرهنگ شهروندي در شهر هر روز کم رنگتر ميشود، گويي در زندگي برخيها پايبندي به قانون جايي ندارد.
مشکلات زيادي در زمينه ضرورت توسعه فرهنگ استفاده از وسيله نقليه شخصي در ميان شهروندان وجود دارد که اين امر به نوبه خود توجه مسئولان و متوليان فرهنگ در زمينه فرهنگسازي را ميطلبد.