بزرگنمايي:
زماني که آقاي حسن روحاني به عنوان کانديداي رياست جمهوري وارد کارزار انتخاباتي شد، وعده‌هاي بسياري را در عرصه ملي و در زمينه بهبود وضعيت سياسي، اقتصادي، فرهنگي و عمراني داد، همه را اميدوار کرد که با "تدبير" و "اميد" که شعار اصلي انتخاباتيش بود به وعده‌هايش عمل خواهد کرد.
اگر بخواهيم در عرصه استاني گريزي بر وعده‌هاي ايشان بزنيم، در حقيقت چند درصد شاهد تحقق وعده‌هاي داده شده آقاي روحاني در کردستان بوده‌ايم.
اولين استارت عدم تحقق وعده روحاني به مردم کردستان زماني بود که در عين ناباوري مردم کردستان شاهد انتصاب مقام عالي اجرايي استان از دياري ديگر بودند و در آن زمان بود که وزير کشور نيز در مراسم معارفه استاندار جديد آب پاکي بر دست همه ريخت و با بيان اينکه "هر چه گشتم نبود، نگرد که نيست"، فردي لايق را در استان کردستان نيافتم که بتوانم کليد استانداري را تحويلش دهم و گويا ايشان حجت را تمام شده ديده بود، مردم از اين نوع گفتمان و ميدان ندادن به نخبگان و جوانانشان در عرصه اجرايي دلگير شدند.
بايد در عرصه مديريتي به جوانان ميدان داده شود تا صاحب تجربه و "لايق" کليدداري مناصب مديريتي کلان شوند.
خوشبختانه مردم استان کردستان در طول اين سي و شش سال از عمر انقلاب اسلامي و چه در زمان جنگ ناخواسته عراق همواره "غيرت" و" وفاداري" خويش را به اثبات رسانده و هميشه مرزداران خوبي براي نظام و آرمان‌هايي آن بوده‌اند که استقبال تاريخي در ارديبهشت معطر سال 88 از رهبر معظم انقلاب خود بهترين گواه بر اين ادعاست که مردم ما در اين برهه حساس از تاريخ هميشه يا و ياور رهبري انقلاب و آرمان‌هاي انقلاب بوده‌اند.
با اين روند تغييرات و اينکه دولت يازدهم با اولين انتصابش در کردستان و سخنان وزير کشور در آن مراسم "که فردي شايسته‌اي را نيافتم"، کام کردستاني‌ها تلخ شد اما مردم شريف و فهيم اين ديار هميشه خدمتگزاران صادق و دلسوز را بدون توجه به جغرافيايي سکونتي آنان به ديده منت مي‌پذيرند.
مردم بيشتر از هر چيزي خواهان توسعه استان هستند، اين توسعه را مديران توانمند و دلسوز به وجود خواهند آورد، اما هنوز ذائقه تلخ ندادن سکان و کليد استانداري کردستان به نخبگان و شايستگان اين ديار در اذهان مانده بود که دومين و شايد تلخ‌ترين اتفاق ناميمون در عرصه اقتصادي کردستان نيز به وقوع پيوست و آن‌هم در آذرماه 92 اولين بودجه دولت يازدهم راهي مجلس شد که کاملا با وعده دادن بودجه جهشي به استان کردستان توسط آقاي روحاني، در تضاد آشکار بود و اين امر بسياري از کارشناسان اقتصادي و نمايندگان مردم در مجلس را شوکه کرد.
بودجه‌اي که نسبت به بودجه دولت دهم در سال 92 در بخش عمراني به کردستان کاهش چشمگيري داشت، بر همين اساس نمايندگان مجلس در اعتراض به چنين بودجه اختصاص داده شده، در بخش عمراني براي کردستان در آذر 92 به صورت جمعي اقدام به استعفا کردند، شش نماينده مردم کردستان در آن زمان همگي متفق‌القول بودند که نه تنها آقاي روحاني به وعده‌هايش درباره کردستان جامه عمل نپوشانيده است بلکه شاهد بي‌مهري‌هايي در اين ارتباط هستيم.
بر کسي پوشيده نيست که در حال حاضر استان کردستان از نظر شاخصه‌هاي اقتصادي در رتبه‌هاي پايين قرار دارد که چنين رتبه‌اي زيبنده اين استان نيست.
يکي از وعده‌هاي آقاي روحاني در سفر تبليغاتي به کردستان، فعال کردن بازارچه‌هاي مرزي بود که اين آرزوي سال‌هاي دور و دراز مردمان اين استان است، يکي از راهکار‌هاي مقابله با توسعه نيافتگي کردستان راه‌اندازي بازارچه مرزي و مناطق آزاد در شهرهاي بانه و مريوان که ظرفيت لازم را در اين زمينه دارا هستند، خواهد بود همچنان که مناطق آزاد کيش، چابهار، قشم، بندرانزلي، ارس و کارون، نقش قابل‌توجهي را در توسعه پايدار آن مناطق ايفا کرده، قطعا با توجه به وعده دولتمردان يازدهم رونمايي از چنين طرحي مي‌تواند موجب شکوفاتر شدن چرخه‌هايي اقتصادي استان و يکي از راه‌هاي مقابله با توسعه نيافتگي اين منطقه باشد.
در واقع توسعه کردستان مستلزم عملياتي شدن وعده‌هايي انتخاباتي و تدبير مديران ارشد استان در زمينه جذب سرمايه‌گذار است.
از وعده‌هايي فراموش شده ديگر آقاي روحاني به مردم کردستان، "تشکيل کارگروه جبران عقب‌ماندگي" کردستان که مورد انتقاد سالار مرادي نماينده مردم کردستان در مجلس نيز در صحن علني مجلس قرار گرفت.
در حالي که در استان کردستان نزديک به يک هزار و 500 پروژه نيمه‌تمام وجود داشته که اتمام اين پروژه‌ها به گفته مسئولان، 7 هزار ميليارد تومان اعتبار نياز دارد، با مدت زمان هفت سال به فرض کلنگ اينکه اگر در اين مدت کلنگ ديگري بر زمين زده نشود و مسئول ديگري با "ژست عالي و جيب خالي" کلنگي را از سرشوق و با اشتياق وصف ناپذير بر زمين نکوبد و چنان وانمود کند که عکس گرفتن و هياهوي خبري و ژستش مال ما و درد جانکاه سال‌ها خوابيدن پروژه‌ها هم مال شما؛ اما آيا با اين همه پروژه نيمه‌تمام در استان کردستان تشکيل چنين کارگروهي ضروري به نظر نمي‌رسد؟.
کارگروهي که زماني وعده‌اش را دادند و اما در بوته فراموشي همچو بسياري ديگر از وعده‌ها سپرده شد. مسئله مهم ديگري که صداي نمايندگان مجلس را تا حدودي درآورده است،"نبود جلسه مشترک نمايندگان مردم کردستان با رئيس جمهور و يا معاونين وي در طول اين پانزده ماه دولت يازدهم است.
بدون شک تشکيل چنين جلساتي تا حدودي مي‌توانست گره‌اي از هزاران گره و مشکلات مردم را باز نمايد، البته شايد براي چنين ايده‌اي خيلي زود دير شد. اگر پيشنهاد برگزاري چنين جلساتي قبل از برگزاري انتخابات صورت مي‌گرفت، قطعا سهل‌تر و آسان‌تر مورد قبول و برگزار مي‌شد، اما فعلا در اين برهه بروکراسي اداري آن سخت و پيچيده خواهد بود.
همه به ياد داريم که در زمان انتخابات جزء استان‌هاي اول در برگه‌هايي رأي به ايشان بوديم، اما امروز گويا جزء آخرين استان‌ها در سفر هيئت دولت قرار گرفته‌ايم.
و نکته آخر اينکه کردستان بنا به آمار اعلام شده جزء استان‌هايي اول تا چهارم از نظر تعداد بيکاران است و اين آمار هم تکان‌دهنده و هم در خور و شأن مردم کردستان نيست، بنا به اظهار کارشناسان اقتصادي خط فقر در اين استان زير دو ميليون تومان است در حالي که بسيار جواناني هستند که با درآمد 200 و 300 هزار توماني دارند زندگي را سپري مي‌کنند و متاسفانه جزء آمار شاغلين هم محاسبه شده‌اند.
اميدواريم که با "تدبير" و "درايت" خاص دولتمردان يازدهم و تحقق وعده‌هاي داده شده، شاهد توسعه روزافزون استان کردستان باشيم.